جستجو
-
۶تصویر
به حاجی جواد گنجه، ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۵ ق
نامههای خطاب به حاجی جواد آقا گنجه: ۱- سید حسین آقا به حاجی جواد آقا گنجه، درباره خبر بچه بازی حاجی حبیب آقا سلمانی و دستگیری او (۶ ربیع الاول ۱۳۳۴ ق)؛ ۲- محمود محمداوف به حاجی جواد آقا تاجر گنجه، عرض سلام تمام اعضای خانواده خصوصاً والده خانم، همشیره، آقا علی اکبر، حاجی زین العابدین، و حاجی محمد حسین، سفر محمد حسن به روسیه، یادداشت مشهدی ابوالقاسم که از حاجی جواد خواسته روزنامه نسیم شمال و غیره را پس از خواندن خود برایش بفرستد (۱۵ ذیقعده ۱۳۳۴ ق)؛ ۳- فاطمه خانم از تبریز به حاجی جواد آقا در طهران، خبر رسیدن نامه مخاطب به محسن آقا و محمود آقا، تبریک عید از طرف خود، سریه خانم، محسن، محمود، و...
-
۱تصویر
نامه منتصرلشکر به والده مقامی زن داداش و عمید لشکر
نامه احتمالا از منتصرلشکر، در دو صفحه، یکی خطاب به والده مقامی زن داداش و دیگری به عمید لشکر؛ که محتوای آن به شرح زیر است: خطاب به زن داداش نوشته که از رسیدن نامه او و سلامتی آنان خوشحال شده و اشاره به دلتنگی و دوری و گرم بودن هوای طهران، و به همین دلیل نتوانسته نامه بنویسد. در خصوص پیشنهاد مخاطب گفته که خانه هفتصد تومانی در توانش نیست و در این باره بعد از آمدن خود و به صلاحدید مخاطب اقدام خواهد کرد؛ درخواست برای پیدا کردن خانه اجارهای یا خانه کمخرج بالانشین برای خریدن؛ هروقت مواجب مرحوم بابا جان وصول شد بخشی را برای والده و بخشی را برای عمید لشکر بردارند؛ نگران تحصیل عمید لشکر است که خط...
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
احتمالا از منتصر لشکر؛ خطاب به معتمدالسلطان نورچشم مکرم عمید لشکر؛ که محتوای آن به شرح زیر است: ابتدا خبر رسیدن نامه ششم محرم و اظهار خوشحالی از خوب نوشتن وی و تشویق او به تمرین و تلاش بیشتر در این خصوص و تحصیل سواد و میرزا شدن و یادآوری این موضوع که مخاطب حالا لشکرنویس است و دارای لقب و مواجب است، باید هر روز در کارهایش پیشرفت کند؛ والده مقامی زن داداش کمال مراقبت را از او خواهد داشت و در مقابل او باید از ایشان اطاعت کند؛ ابراز خوشحالی از سیاحت و تغییر آب و هوای عمید لشکر و تبریک برای اسبی که به او داده شده؛ سفارشاتی در خصوص گرفتن سهم غله و گندم و پنبه و طلب مخاطب از ملک خان؛ درباره کتابچه...
-
۲تصویر
نامه
نامهای ممهور به مهر بالله المحمود که محتوای آن به شرح زیر است: گله از این که مخاطب از زمانی که به دارالخلافه طهران رفته خبری از احوالاتش نداده و خدمات لایقه خود را ننوشته است و اشاره میکند که شاید دلیل آن گرانی قلم و مرکب در طهران و قناعت مخاطب است؛ او تا بیستم ماه که به ولایت رفته در تبریز بوده است؛ خبر عزیمت والده مکرمه شاه باجی خانم، همسر سرکار حاجی خان عمو، با فرزندش حیدر قلی خان از راه طهران به مشهد مقدس؛ کربلایی جلیل و مشهدی احمد قراجه قالی هم، که نزد حیدر قلی خان است، در طهران در منزل مؤتمنالسلطان آقا رضا خان سرهنگ، پسر مرحوم قاسمخان سرتیپ قرهباغی، هستند؛ درخواست از مخاطب برای...
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به والده
محتوای نامه به شرح زیر است: ابراز نگرانی از نامه ننوشتن مخاطب؛ به شمیران رفته بوده و تازه به طهران بازگشته، طهران خیلی گرم شده است، زمانی که در تبریز هوا گرم شد به پشت بام نروند و در حیاط بخوابند؛ آمدن به مرخصی در چهار ماه دیگر به همراه فوج؛ دو سال است که نگران معصومه سلطان و رقیه سلطان است چون مخاطب خبری از آنها نمی دهد؛ درخواست کرده خبر دریافت پنجاه تومان براتی که چندی قبل فرستاده بوده را به او بنویسند؛ اظهار خوشحالی از رسیدن آرد و پول به مخاطب بنا به خبری که از خانه ياور آقا رسیده؛ سفارش درباره تابستان و رسیدن میوه ها و نداشتن نگرانی از بابت خرج؛ درباره گرفتن پنجاه تومان از حجره حاج فرج...
-
۲تصویر
مهدی بن عبدالعلی به عمید لشکر
نامه مهدی بن عبدالعلی [احتمالا منتصر لشکر] به عمید لشکر؛ که محتوای آن به شرح زیر است: خبر سلامتی میرزا ابوترابخان و سایر نورچشمان؛ حاجی کریم خان میرپنجه کارهای فوج را به نویسنده واگذار نکرده؛ درباب دو نفر سلطان جدید؛ درباب مطالبه رسومات مخاطب، عمید لشکر؛ درخواست از مخاطب برای بازگشت به تبریز و اینکه طهران ماندن او سبب کاهش حقوقاتش می شود؛ شکایت از حاجی ناظم دفتر و میرزا حمزه خان و بدرفتاری میرپنجه با مردم؛ درخواست حکم برای فضلعلی عظیم بیگ سرباز و گرفتن مزایای عبدالعلی شاه میرزا؛ وعده دادن گندم از سوی اسدالله خان یاور و حصه محمد خان و آقا محمد علی و پرداخت قرض از سوی اسدالله خان؛ درباب فروش...
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: احوالپرسی؛ در باب لازمالاحترام بودن حاجی اسماعیل به دلیل دوستی با مخاطب، درباره مسافره طهرانی و دادن تصدیق به وی، اطلاع یافتن از عدم مسافرت همشیره مکرمه، همای خانم، به رضائیه، و غیره.
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا از منتصر لشکر؛ درباره عدم موفقیت در گرفتن مواجب مخاطب، و اینکه مواجبی که پیش ملک خان دارد توسط وزیر دربار داده میشود؛ سهم غله؛ میرزا جعفر خان جلاءالملک وزیر مراغه؛ از مخاطب خواسته مراتب را حضور حاجی سطوة السلطنه عرض کند؛ صاحبکار از تبریز ماندن مخاطب دلتنگ است، نویسنده توصیه کرده که اگر میخواهید نوکری کنید و مواجب ببرید باید در حضور صاحبکار باشید و خدمت کنید و الا کم کم فراموش میشوید، در مورد خودش نوشته که گاهی طهران است، گاهی چهار اویماق، و قرار است به کرمان فرستاده شود؛ به والده مقامی و همشیرهها سلام رسانده است.